آوينآوين، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

خنده کن بی پروا،خنده هایت زیباست

دو هفته پرماجرا

تو دو هفته گذشته اتفاقات زیادی افتاد که وقت نشد بیام برات تعریف کنم قند     عسل ...   اول اینکه واکسن شش ماهگیت رو زدی و دقیقا همون روز توی شش ماه و دو     روزگی بدون کمک تونستی غلط بزنی     دومین گزینه روی میزمون برای این پست راهپیمایی بیست و دوم بهمن بود که     با هم رفتیم و خیلی هم دوست داشتی     تنوع غذاییت بیشتر شده ولی تو همچنان بد غذا هستی و با یه عالمه شکلک     وبازی یکم میخوری البته یه سری چیزهارو خیلی دوست داری مثل     ماست،نون،موز و سیب   به خاطر و...
26 بهمن 1392

جشن دندونی و نیم سالگی

جشن دندونی عروسکم همزمان شد با تولد شش ماهگیش و شب میلاد امام حسن عسگری(ع)     مامانی و خاله نجمه خیلی برای کیک دندونی نقشه کشیده بودن و قرار بود با خمیر فوندانت اونو تزیین کنن ولی متاسفانه خمیر خراب شد و همه نقشه هاشون نقش بر آب شد و کیک دندونی من این شد که میبینید     بیشتر شب رو من در حال نق زدن بودم و به خاطر همین نشد زیاد عکس بگیرم ،آخه دندونم یه کم اذیتم میکرد       اینم یه گلچینی از سفره دندونیم.....     و هدیه مامانی و بابایی که خیلی دوستش دارم     فردای جشن هم قابلم...
20 بهمن 1392

هر روز خوشمزه تر از دیروز

یه عروسک قشنگ،یه لبخند قشنگ،یه مروارید قشنگ     وقتی قند عسل لاک پشت سواری میکند     اینم یه دخمل جیگر که همه عاشقشن     پیشی ملوس در حال کمک برای تدارک جشن دندونی     و این هم یکی از سرگرمیهای فندق کوچولو   ...
15 بهمن 1392

جوانه زدن اولین مروارید

سلام سلام صد تا سلام    من اومدم با دندونام     میخوام نشونتون بدم   صاحب مروارید شدم     یواش یواش و بی صدا   شدم جزء کباب خورا         دوم بهمن یعنی وقتی که عروسک قشنگم پنج ماه و چهارده روزش بود اولین     غذای زندگیش رو خورد و بعد از ظهر همون روز حدود ساعت سه بعد از ظهر     موقع شیرخوردن و بازیگوشی بود که خاله نجمه متوجه یه مروارید کوچولو توی     دهن عسلکم شد . مامانی قربونت بره که اینقدر بی سرو صدا و بدون دردسر     دندون در آوردی ع...
3 بهمن 1392

آوین گلی غذا می خورد

بالاخره روز موعود فرا رسید بوهای خوبی داره میاد،حتماً برای اولین غذای من تدارک زیادی دیدن     آخ جون،دیدین گفتم....قراره چلو کباب بخورم     مثل اینکه یه اشتباهی پیش اومده،کباب رو بردن به جاش این دوتا رو آوردن...   به هر حال من قاشق و چنگالم دستمه تا غذا بخورم     رو این دوتا هم که نوشته پایان شش ماهگی،پس من قراره چی بخورم؟!!!!!       همه چی رو که بردن،من موندم و یه قاشق چایخوری فرنی     خیلی خوشمزه بود ولی فکر کنم کباب بیشتر دوست داشته باشم   ...
2 بهمن 1392
1